سلام دوستان...
میخواستم ورود خودم را اعلام کنم...
و از این پس شما میتوانید درخواستهای خود را مبنی بر ساخت قالب وبلاگ ... طراحی سایت ... هاست و دومین ... آموزش ... اعلام نمایید.
موفق باشید
...................
...................
چیزای زیادی از نظرات یاد گرفتم
توقف سازنده ای بود
مطمئن باشید بزودی دست پر بر میگردیم
کمک می خوایم
به عبارتی با این توقف باید ورژن وبلاگ نقد و بررسی رو بالاتر ببریم
از دوستانی که همیشه پشت ما بودند می خوام پیشنهادات خودشون رو برای ما بنویسند
شما ما رو نقد کنید لطفآ
یک هفته زمان داریم که ورژن قدیمی نقد و بررسی رو ارتقا بدیم
منتظر نظرات شماییم
و به شدت مشتاق دوستانی که زمینه ای از نقد و بررسی دارند هستیم
اعضایی که مردونه واستادید :
وبلاگ مال همه مونه
تو مدیر وبلاگ نقد و بررسی هستی
من مجری ام . مجری ایده های شما
هرچی که به فکرت می رسه واسه بهتر شدن
همه رو تو یه پست بنویس
نقد کنید نقد و بررسی قدیم رو
و پیشنهاد بدید واسه نقد و بررسی تازه
دوستان قدیمی ما ٬
شما که همیشه با نظرات خودتون از ما پشتیبانی کردید:
ممنون از صمیمیت بی منت شما
منتظر نقدتون هستیم
*****
نظرتون رو راجع به این پیشنهاد بگین لطفآ :
وبلاگ دیگه ای داشته باشیم مربوط به اعضا
پست های غیر نقدمون رو اونجا ارائه بدیم
راحت و بی تکلف
موافقید؟
آقای عزیزی ٬ لطفآ به جی میلتون مراجعه کنید.
از ناهماهنگی متنفرم !!!!
یکی واسه من توضیح بده اینجا چه خبره؟
وقتی یه وبلاگ برای بررسی معرفی می شه باید یکی یکی به اعضا سر بزنم و ازشون خواهش کنم که نقد خودشون رو بنویسند
درصورتی که من توقع داشتم اعضای این وبلاگ خودشون رو مسئول بدونند در قبال وظیفه ای که به عهده گرفتند نه اینکه بعد از بارها خواهش من برای پست بیان و تازه بعد از اینکه من بحث رو بستم تازه یادشون بیاد نقد بنویسند !
باور کنید از روزی که این وضع رو تو وبلاگ دیدم و نتیجه ی تلاشم رو بر باد دیدم کلآ نا امید شدم و دستم نمی رفت واسه پست جدید
اعضای محترم!
هر وبلاگ ازین به بعد فقط یک هفته مورد بحث قرار می گیره اگه همت و مسئولیت پذیری اینو دارید که هفته ای یه بار به موقع فعالیت کنید بمونید و ثابت کنید می شه یه کار تیمی فوق العاده کرد اگه نمیتونید خواهشم اینه که جدا شین
بنظر من اینکار شبیه هر چیزی شده غیر از کار تیمی!!!
فعلا از ادامه دادن این راه اونم با این همراه ها دلسرد شدم
حیفه این ایده ست که اینطوری خراب شه
موندنی هاش مردونه بمونن نیمه راهاش محترمانه برن
عضو گیری جدید خواهیم داشت
این ایده اعضایی می خواد که هر کدوم به نوعی مدیرش باشند نه اعضایی که مهمانند و بس!!!
حد اکثر اعضا ۱۰ نفر خواهد بود
و در انتخاب اعضا دقت بیشتری خواهیم کرد
عضوگیری توسط خود من و علی عزیزی خواهد بود
دوستانی که مایل به همکاری فعال هستند ایمیل و وبلاگ خودشون رو در قسمت نظرات بذارن
ادامه ی کار این وبلاگ وقتی خواهد بود که تکلیف مشخص بشه
این ایده باید درست اجرا شه
لطفآ تا اطلاع ثانوی پستی ارائه ندید و اگه حرفی دارید در قسمت نظرات بنویسید.
با تشکر از اون تعداد محدودی که واقعآ عضو هستند نه مهمون!!!
با سلام شروع می کنم
1- هدف از نوشتن
افرادی که وبلاگ نویسی می کنند به چند دسته تقسیم می شوند
1- 1)افرادی که از شروع کار دنبال هدف خاصی هستند
2-1 )فرادی که در شروع فعالیتشان به عنوان یک و بلاگ نویس در پی هدف خاصی نیستند.
3- 1)افرادی که در اواسط کار هدف مشخصی را برای ادامه کار انتخاب می کنند و به فعالیت خود ادامه می دهند
۱-۴) ...
2- انتخاب یک عنوان مناسب برای یک وبلاگ نقش بسیار مهمی در موفقیت یک وبلاگ ایفا می کند .
3- یکی دیگر از مواردی که هر بلاگر باید مورد توجه قرار دهد قالب و رنگ پس زمینه وبلاگ است .
4- استفاده از تصاویر به شکل مناسب با سایز متوسط
5- استفاده از لوگوی متناسب با موضوع وبلاگ
6- برقراری ارتباط با باز دید کننده گان یکی دیگر از مواردی است که باعث پیشرفت یک وبلاگ می شود
8- نکته دیگه اینکه مدیر مشخصاتش را به شکل صحیح در وبلاگ قرار بدهد تا در صورتی که کار بران مدیر وبلاگ روhwois کردن و محل زندگی اورا حدس زدند اعتمادشان نسبت به مدیر وبلاگ از بین نرود
9- محتوای نوشته که مطالب جذاب اشتیاق باز دید کننده رو تحریک می کنه تا در مراجعه بعدی به نت به وبلاگ سری بزند.
10- سرعت بروز رسانی وبلاگ
در اقلب موارد دلیل نوشتن هدف نوشتن را مشخص می کنه.
در برخی مواقع در دید اول نسبت به یک وبلاگ به نظر می رسد که هدف مشخصی برای این وبلاک در نظر گرفته شده است و لی با برسی های بعدی به این نتیجه می رسد که شاید هدف مشخصی در کار نباشد همانند این وبلاگ در دید اول به نظر می رسد که این نویسنده باید هدف خاصی را برای این نوشتار انتخاب کرده باشد به چند دلیل
1-در مطالب این وبلاگ جای قسمت نظرات بازدید کنند گان خالی هست که به نظر می رسد که نویسنده هیچ گونه انتقادی را نمی پذیرد و یا هیچ گونه احتیاجی به نظرات نویسندگان ندارد که این می تواند گوته بر این باشد که هدف مشخص است
.
.
.
ولی با برسی های بعدی به این نتیجه می رسیم که شایدم هدف خاصی در کار نباشد یا لااقل من به اون دست پیدا نکردمه.
به نظر من نویسنده این وبلاگ در انتخاب عنوان موفق ظاهر شده است و از عنوان جالبی برای وبلاگ استفاده کرده است
دندان یک آدم مرده .
در اکثر موجودات مرده اگر یک قسمت زیبا پیدا کنیم همان دندان این مرده هست که با مرگ موجود از زیباییش کم نمی شه در عین حال این عنوان حس کنج کاوی ادم رو برانگیخته میکند که محتوای این وبلاگ چه می تواند باشد.
در رابطه با قالب وبلاگ ٬ هر چند این قالب برای اکثر بازدید کنندگان کسل کننده می باشد ولی با عنوان این وبلاگ ارتباط قوی برقرار کرده است.
در این وبلاگ از تصاویر مرتبط کمتر یا اصلا استفاده نشده است که اینم یکی از نقاط ضعف این وبلاگ به شمار می رود.
در استفاده از لگو به چند نکته قابل توجه اشاره می کنم .
استفاده از تصویر یک انسان عریان و در هم پیچیده ، استفاده از تصویر آدم عریان با عنوان این وبلاگ متناسب می نمایاند به این دلیل که اگر مرگ را و سیله رهای از همه قید وبند ها بدانیم عریان بودن را هم می توان یکی از مصادیق این رهای و دانست
ولی درهم پیچیدگی این انسان هیچ گونه تناسبی با این وبلاگ ندارد ، در هم پیچیدگی به این مفهوم می باشد که این انسان عریان با اینکه از همه قیود و بندها آزاد شده ولی در عین حال در درون خود به دام افتاده و محبوس شده است که این تناسبی با این وبلاگ ندارد.
مدیر این وبلاگ در رابطه با بازدید کنندگان هیچ کار خاصی انجام نداده است و این یکی از ضعفهای اساسی این وبلاگ بشمار می رود ، مدیر این وبلاگ به نظرات باز دید کنندگان هیچ گونه اهمیتی نداده و این بسیار نا مطلوب است
هر وبلاگی با بودن بازدید کنندگانش زنده و سر پا می باشد و با توجه به این نقش مهم بازدید کنندگان این کم لطفی قابل گذشت نیست.
مدیر این وبلاگ مشخصاتش را به شکل کامل در این وبلاگ قرار نداده است که این هم باعث کم کردن امتیاز این وبلاگ می شود.
در رابطه با محتوا باید گفت که نویسنده در این وبلاگ روش خاصی را دنبال می کنه و معمولا با استفاده از کنایه ها مطالب خودش را به باز دید کننده گان ارائه می کند که این روش به مطالب جذابیت خاصی می ببخشد .
در راستای بروز رسانی این وبلاک مدیروبلاگ سیاست روتینی رو اتخاذ نکرده است و هر گاه که چیزی برای انتشار داشته باشد ارائه می کند فرقی هم ندارد که در یک روز چند پست داشته باشد یا در یک هفته هیچ پستی نداشته باشد مهم این است که آن مطلب ارزش آپ کردن داشته باشد که اینم روش خوبی نیست و باعث پراکندگی بازدید کنندگان وبلاگ می شود
در کل نمره من به این وبلاگ
نوع نگارش 7 از 10
قالب 7 از 10
فعال بودن 5 از 10
حال و هوا 6 از 10
و در کل با توجه به نقایص شمارش نشده نمره ۵ از ۱۰ به این وبلاگ اختصاص می یابد (( البته به نظر من ))
هر چند با عجله این نقدرا به رشته تحریر در اوردم ولی امید وارم مفید فایده واقع شود.
وبلاگ دندون یک آدم مرده که بنظر من یه وبلاگ با محتوی و خاصه اگر چه زیاد بررسی نشد اما کسانی هم که بررسی کردند همه ازین وبلاگ استقبال کردند.
در هر صورت بررسی این وبلاگ همین جا تموم شد و گزیده ی نظرات رو در همین پست خواهیم داشت.
مورد بعدی اعضا هستند تعدادی از اعضا که درگیری اونا اجازه نمی داد با ما همکاری کنند از تیم ما جدا شدند در پی این مورد ما منتظر اعضای جدید هستیم که من همین جا از مرجان دعوت به همکاری می کنم دوستان علاقمند دیگه هم در قسمت نظرات ایمیل و وبلاگ خودشون رو بذارند..
علی عزیزی ٬ عضو جدید این تیمه. برای اینکه روند کار وبلاگ سرعت بگیره ایشون هم در زمینه ی مدیریت و هماهنگی اعضا به من کمک می کنند .
وبلاگهایی که دو سال از فعالیتشون می گذره می تونن داوطلب بشن برای نقد بعدی که مثل همیشه همه باهم وبلاگ بعدی رو انتخاب کنیم.
گزیده ی نظرات در مورد دندون یک آدم مرده و . . .
سلام
کار خیلی خوبی میکنین
کمک میکنه به وبلگ نویسی
- والا من که بلد نیستم موضوعی یا وبلاگی رو نقد کنم ولی از اونجایی که چندین و چند پست وبلاگ مورد بحث رو خوندم و دلم خواست که توی بحثتون شرکت کنم بگم که : نویسنده این وبلاگ از سر سرگرمی و تفریح و صرفا به خاطر ایجاد ارتباط نیومده وبلاگ بنویسه که اگه پستهای آخرشو یه نگاهی بندازیم کاملا واضح هست .. چیزی خیلی جالب اومد به نظرم این بود که چیزایی رو سوژه قرار داده که تکراری و کلیشه ای نبوده
کلا وبلاگش برام جالب بو
- کاملا باهات موافقم .... نویسنده این وبلاگ در همون دو یا چند خط نوشته اش کلی با آدم حرف میزنه
« دندون یک آدم مرده » رو باید بارها خواند !!
یوسف
سلام فرزاد جان..معرفی خوبی بود..اما نقد یه وبلاگ خیلی خیلی مشکل تر از این هاست..لااقل باید همه آرشیو یه وبلاگ خونده بشه..اونم مطالبی که حتی بی هدف هاش با هم رابطه داره!..البته این وبلاگ جز وبلاگ هایی بود که از نظر ظاهر کار و مشخصات خب واضح تر و قابل توضیح روان بود..اما خیلی وبلاگ ها هستن که شیوه کارشون گاهی غیرقابل حدسه و یه نقد اشتباه می تونه هدف اصلی فلان وبلاگ رو به خطر بندازه..مقصود اصلی همه این حرفام این بود که بر فرض اگه روزی نوبت نقد وبلاگ ما شد سعی کنیم تک تک آرشیوها رو مطالعه کنیم و رابطه ای پیدا کنیم حتی اگر اطلاعات پایه ای رو یافت نکریم..اما در معرفی فلان وبلاگ ماهر باشیم..یه نقد از دیدگاه متفاوت تری که زمان می بره.. تا به یه تعریف صادق از وبلاگ که نماد یه شخصه برسیم! :) منتظر تقد بعدیت هستیم..
سلام. ایده ی اصلی این وبلاگ بسیار نکو و پسندیده است. منتها باید تبلیغات بیشتری در جهت ازدیاد تعداد بازدیدها و در نتیجه فراوانی داشتن بیشتر نظرات و نقدها صورت گیرد.
سلام . من تعجب می کنم وبلاگی مثل دندون یک آدم مرده که تقریبا چیزی برای عرضه کردن نداره در رای گیری شما برای نقد شدن رای میاره ولی وبلاگ حرف های ته دل که قابل تامل تره رای نمیاره !
و اصلا حواستون به این نکته هست که باید وبلاگ هایی نقد بشن که اساسا حرفی برای گفتن ٬ دردی برای شنفتن و نکته ای برای برداشتن داشته باشند تا صلاحیت نقد شدن رو داشته باشند ؟
من می گم حیفه ٬ حالا که شما این ابتکار قشنگو به خرج دادید حداقل خوب ادامه اش بدید .
ناراحت که نشدید؟
راستی منتقد هایی که شما برای این کار انتخاب کردید صلاحیت نقد کردن رو دارند ؟ امیدوارم به دل نگیرید و جواب خوبی برای من داشته باشید .
پاسخ : این نظر شماست راجع به وبلاگ دندون یک آدم مرده!
نظر من این نیس و برای شنیدن نظرات دیگران هم می تونین
بازهم به این وبلاگ سر بزنید
بین اعضای نقد و بررسی 2-3 نفر نقد های خیلی جالبی می نویسند
و واقعآ نقد می نویسند
اما نقد عمومی یعنی همین! 2-3 نقد حرفه ای و تعدادی نقد از دیدگاه های عمومی
ما منتظر منتقدین حرفه ای بیشتری هستیم
اما در انتظار اونها فعالیت خودمون رو تعطیل نمی کنیم
چراکه فعالیت ما می تونه راهی باشه برای پیدا کردن منتقدین حرفه ای
و ما بی صبرانه منتظر این افرادیم
و از نقد های اونها استقبال خواهیم کرد
محمد معروف نژاد
اینجارو خیلی اتفاقی پیدا کردم.من وب ارنستو رو تقریبا؛ سه ساله که میخونم و نوشته های اینجور وبها مثل استامینوفن و چلچله رو دنبال میکنم.در ضمن از وبهایی که روزنوشت هستند و از اتفاقات دانشگاه و روزگار و احمدی نژاد مینویسند حالم به هم میخوره چون هیچ خلاقیتی ندارند.اینو برای هیوا مینویسم تا منظورش از : حرف برای گفتن؛ رو بهتر معلوم کنه.ارنستو نوشته های بلند خوبی داره.و اینکه نظرات سیاسی اجتماعیشو با زبون خاص خودش بیان میکنه ربطی به داشتن یا نداشتن حرفی برای گفتن نداره.بهتره همه ی نوشته هاش یا مثلا؛ یه پستی مثل این رو چند بار بخونی تا شاید چیزی متوجه بشی.:
برادر خودت هم قاطی کردی کی به کی شد
از چپ اندیشان سوسولگرا و راست اندیشان اصولگرا،
محافظه کاران اصلاح طلب و چپهای راستگرا،
اصلاح طلبان محافظه کار و راستهای چپگرا،
سنتی های مدرن و مدرنیستهای متحجر،
گمونم اینچنین بود برادر
مرده ها همه یک اسم دارند ...
به نظر من ابتدا که با قالب سیاه اون مواجه می شیم خیلی شاید جذاب نباشه . اما عناوین و پس زمینه ی ملایم سبز کمرمگ فسفری رو با قرمز تیره به شخصه خیلی می پسندم.
قالب طراحی ساده و سنگینی داره و میشه توقع داشت که یک چنین آدمی نباید خیلی حرف بزنه و حرفهای بی خود هم نمی زنه احتمالن.
قسمت پایین لینک ها که شعله ور شده آدم رو ترغیب می کنه به اون لینک های پخته شده ی بالا هم یه لبی بزنه.
و وقتی توی پست هاش از زیپ و دکمه ی روح حرف میزنه تصویر بسیار جذابی توی ذهن آدم ایجاد میکنه.
این وبلاگ از ۲۰ نمره ی ۱۹ رو میگیره. البته می شد بیست هم داد. اما به قول بعضی از استادامون بیست مال خداست.
ولی ۱۹ اش خیلی بیشتر از بیست می ارزه.
من وبلاگ دندون یک آدم مرده ! را به صورت رندوم مطالعه کردم.منظورم در قسمت آرشیوش است.نقدی که سرخ و محمد نوشته بودند رو خوندم و برام جالب بود.اول اینکه در این وبلاگ در اکثر پست ها نظر سنجی غیر فعال است اما گاهی هم فعال است.تعداد نظرات هم معمولا بالاست. شاید دلیل این کار با توجه به کوتاهی اکثر پست ها جمع شدن نظرات در یک جا است.
در مورد قالب وبلاگ :
به نظر من این قالب یه کم آدم رو عصبی میکنه.قرمز زیاد به کار رفته...با توجه به عنوان وبلاگ بهتر بود از رنگ های سرد مثل خاکستری و آبی استفاده می شد.دلیل انتخاب این نام هم برای وبلاگ در پستی ذکر شده بود که جالب بود.
اما در مورد سبک نوشتن ایشون:
برای خوندن پست های ایشون باید یه سری پیش دانستنی هایی را داشت.بعضی از پست ها خیلی سنگینه در حالی که کوتاهه... در ضمن در خیلی از پست ها طنز به معنای واقعی اش نهفته است...به عنوان مثال:
شماها گول خورده اید، اینکه سمبل صلح را کبوتر گذاشته اند
یعنی نباید روی زمین دنبالش گشت.
در مجموع خواندن وبلاگ ایشون سخت است و مخاطبین خاصی رو می طلبد.
پشت این نوشته ها باید شخصیت جالبی نهفته باشه!در ضمن آگاهی خوبی هم نسبت به شرایط حاکم دارند.
از عکس خیلی کم استفاده کردن یک عکسی که من دیدم برام جالب بود.صد البته عکسی که در قسمت لوگو گذاشتند فقط با قالبشون هم خونی داره تا عنوان وبلاگشون البته شاید در این مورد هم قصد خاصی داشتن. به نظر من اگه بخواهیم از دید عادی به این وبلاگ نگاه کنیم نمره قبولی نمی گیرد اما اگر با این دید که وبلاگ وبلاگی خاص است با فلسفه ای که سرخ گفت در صورت اصلاح قالب من هم ۱۸.۷۵ رو مناسب می دونم ...
و در آخر من هم مثل یقیه منتظر شنیدن نقد هیوا در مورد این وبلاگ هستم
سلام!
قالب وبلاگ خیلی دلگیره!
فونت نوشته ها ریز و فاصله ی خط ها کم
این چشم رو زود خسته می کنه.
اما مطالب جالبی می نویسه
یعنی عمیقه
نوشته هاش منو جذب کرد
البته به خاطر مشکلات فونت من پست های چند خطی رو خوندم!!!
اگه ما هم میتونیم نمره بدیم
از ۱۰ من ۵ میدم
یعنی فقط به محتوا
صد البته نقد عملی پسندیده است ، خود نقدی هم کرده اید ؟
(نگاهی به پست های قدیمی انداختم ولی مطلبی ندیدم که شبیه نقد وبلاگ خودتون باشه . اگر هست ممنون میشم لینکش رو به بنده هم بدین) .
پاسخ : قدمتمون بیشتر شه خودمون رو هم نقد می کنیم.
باتشکر از همکاری شما
نقد، به زبان ساده ارزیابی و داوری است، آیا میتوانیم بگوییم خوش آمدن یک جور نقد کردن است؟ وقتی من میگویم از چیزی خوشم میآید، دربارهش قضاوت انجام میدهم و نتیجه را به صورت یک حس میگویم. چرا نظر بسیاری افراد نقد حساب نمیشود؟
یک نقد قوی باید چند عامل را داشته باشد:
1- رویکرد و معیار مشخصی داشته باشد.
2- بتواند سوژه را در گروهی طبقهبندی کند.
3- عناصر تشکیل دهندهی سوژه را تشخیص دهد و بتواند ارزیابیشان کند.
4- ارتباط بین عناصر تشکیل دهنده را در بررسی و ارزیابی کند.
رویکرد منتقد بر مبنای جهتگیری فکری خودش، علائق و سلائقش به وجود میآید. به عنوان مثال من میخواهم جنایت و مکافات را بر مبنای اجتماعی که داستایوسکی در آن زندگی میکرد و تاثیری که بر وی گذاشته نقد کنم و یا شخصیت راسکولنیکوف را از دید روانشناختی تحلیل و ارزیابی کنم. فرد دیگری میخواهد بسامد و توالی اتفاقها را در این رمان مورد بررسی قرار دهد. هرکدام از این رویکردها و یا مجموعهای از چند رویکرد میتواند دستمایهی نقد قرار بگیرد.
شاید هیچ دستاورد فکری در غرب به اندازهی طبقهبندی در گسترش دانش و تکنولوژی تاثیر نداشته، کاری که یک ذهن ایرانی به سختی میتواند انجام دهد. طبقهبندی تنها جای دادن یک پدیده در گروهی مشخص نیست، بلکه چگونه گروههایی برای طبقهبندی تشکیل دادن است تا به بهترین شکل توصیف کنندهی خصوصیات پدیدههایی که قرار است ارزیابی شوند، باشد.
به عنوان مثال اتمها را میتوان بر اساس ظرفیت واکنششان طبقهبندی کرد ولی این تنها یک بعد از ویژگیهای اتم است. جدول تناوبی مندلیف به گونهیی اتمها را طبقهبندی کرده که در ردیفهای افقی و عمودی، خواص به صورت تناوبی تکرار میشوند. بررسی اتمها با جدول مندلیف بسیار راحتتر است.
جانوران را میتوان بر اساس جثه طبقه بندی نمود ولی چه ویژگی مشترکی بین جثه میتوان در یک گروه پیدا کرد؟
معیار طبقهبندی کاملاٌ دلخواه است ولی قدرت طبقهبندی در تبیین ویژگیهای پدیده، باعث ارزشمند شدن خود معیار هم میشود. بد نیست به طبقهبندیهایی که در روز انجام میدهیم و یا برامان انجام میدهند فکر کنیم و ببینیم چقدر میتوانند تبیینگر باشند.
در دو مورد بعد، رویکرد عامل تاثیرگذار است، ممکن است فرد به گونهای به متن نگاه کند که عناصر دریافتی توسط او با فردی دیگر متفاوت باشد.
دو عامل اول استخوانبندی نقد را تشکیل میدهند و دو عامل دیگر سیستم حرکتی را.
میخواستم مطلبی مفصل بنویسم به صورت سریال که سیر تکامل اندیشه در غرب را بیان کنم و با اندیشه در ایران مقایسه کنم اما وقت نیست. از آقای عزیزی هم تشکر میکنم که مطلب مفیدی گذاشتند. با این همه چیزی که ما احتیاج داریم تغییر نظام فکریست که منجر به تغییر عادات میشود. احتمالاً در وبلاگ خودم مقالهی دکارت را میگذارم دربارهی فلسفهی اولی و بررسی میکنم و به تفاوتهایی که بین ما و غرب وجود دارد اشاره میکنم. باید از اول شروع کرد. نقد پیآمد اندیشه است و زمانی که ما سیستم درست فکری نداریم، قدرت نقد هم نخواهیم داشت.
نکتهیی را باید یادآوری کنم که طبقهبندی یک اثر در مقایسه با آثار دیگر است و در آخرین مرحله قرار میگیرد. یعنی باید عناصر تشکیل دهنده و ارتباط میان عناصر ارزیابی شود و در نهایت با پدیدههای مشابه مقایسه کنیم. نه این که اول در گروهی جا بدهیم و بعد که دیدیم یک سری عناصر جور در نمیآید، شروع به تفسیر و توجیه کنیم.
وقت... وقت... نیست.
*سام علامه
اول از همه باید بگویم نمی خواستم بنویسم بخاطر سکته ای که بعد از نقد فرزاد در وبلاگ افتاده بود .... اما بالاخره باید شروع کرد ... از نو ..... وقتی از خاطره خبری نباشد آدم نگران می شود .... هم بخاطر خودش هم بخاطر هدفی که دارد ..... این خاطره ندیده برای ما خاطرش عزیز است .... راستی الان در لوس آنجلس ساعت ۹:۱۵ بامداد است و هوا بدجوری خودش را سرد کرده ..... ولی گفتم قبل از اینکه خودم را بدست این ترافیک بی پایان بسپارم این خطوط را خط خطی کنم و بازی را از نو شروع کنیم .....من خودم را به هر طریقی که باشد وصل می کنم به آن خاکی که در آن زندگی می کنید ....!
عنوانش جالب است و ناخوداگاه آدم را به سمت خودش جذب می کند .... می روی و جستجو می کنی در لای هزار لای این دندان یک آدم مرده ....ویک جوان روشنفکر و با ته مایه آنارشیستی را می بینی که بازی وبلاگ نویسی را خوب بلد است ... نه روده درازی می کند .... نه نصیحت و نه تحمیل نظر .... فقط هرچه در دل دارد می نویسد ... در بعضی خطوط به رخ کشیدن دانسته هایش را می شود حس کرد ولی با این حال دوست داشتنی است ..... دوستش داشتم ..... یک حس آگاه شدن به آدم می دهد .... پس دندان یک آدم مرده را باید بارها خواند ....آنجا مکانی است برای رسیدن به نرسیدن .....نمره من به همه بیست است ..... برای آنکه از کار خوب باید تعریف کرد.....!
سلام دوستان
من علی عزیزی متولد ۱۳۶۳ و فارغ التحصیل کارشناسی علوم اجتماعی از دانشگاه یزد هستم.بدلیل اینکه یکی از بازدیدکنندگان گفته بودند که با گذشت چند ماه از آغاز بکار این وبلاگ چرا این مطلب حالا پست شده باید بگم که من تازه به جمع نویسندگان این وبلاگ اضافه شدم و مطلب اولم همینی هست که میبینید....همین....
نقادانه بیندیش...
در دنیای متلاطم و پر از چالش امروز که حق و باطل، درست و غلط ، حقیقت و دروغ سخت به هم آمیختهاند، داشتن حس مهارت تشخیص آنها از یکدیگر رمز موفقیت در زندگی است، ذهن نقاد هر چیزی را به راحتی نمیپذیرد و یا رد نمیکند بلکه ابتدا در مورد آن موضوع سوال و استدلال میکند، سپس میپذیرد یا رد میکند.
داشتن تفکر نقادانه به ما کمک میکند تا هنگام تصمیمگیری، مسئله را از جوانب مختلف، خوب بررسی و نقد کنیم، زیرا تفکر نقادانه بر پایهی پرسیدن، کسب اطلاعات و استدلال قرار دارد و از تعصب و خودرأیی به دور میباشد.
کسانی که فریب دیگران را میخورند، یا به راحتی جذب گروهها و افراد و مواد مخدر میشوند، یاد نگرفتهاند که سوال کنند و به عاقبت کار فکر کنند، برای مثال یک نوجوان دارای تفکرنقاد هنگام دعوت از او به جایی و یا مجلسی میپرسد:کی؟ کجا؟ با چه کسی؟ چرا؟ چه مدت؟
تفکر نقاد یکی از مهارتهای زندگی است که خود زمینهساز مهارت تصمیمگیری و حل مسئله است، به یاد داشته باشیم که تفکر نقاد با انتقاد فرق دارد، چرا که هدف از انتقاد، ایراد گرفتن است ولی تفکر نقاد، نقد و بررسی همهی جوانب، نقاط مثبت و منفی موضوع و مقایسهی آنها با یکدیگر است، برای این که بتوانیم تصمیمی درستتر و منطقیتر بگیریم.
اگر هر کس با تفکر در خود، بتواند به نقد و بررسی و کنکاش مسایل پیش آمدهاش بپردازد، در مییابد که کلید گشایش هر قفلی و مشکلی نزد خود اوست و بیجهت آن را در نزد دیگران میجوید.
اصول تفکر نقادانه
1- پرسشگری: پرسیدن سوالات مناسب از خود و دیگران برای فهمیدن دقیقتر مطلب یا مسئله مطرح شده.
2- اطلاعات: جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف دربارهی مطلب یا مسئله مطرح شده.
3- ارزیابی: بررسی و ارزیابی اطلاعات جمعآوری شده دربارهی مطلب یا مسئله ی مطرح شده و ارزش گذاری آنها.
4- نتیجهگیری: در نظر گرفتن و انتخاب بهترین و صحیحترین مفهوم یا راه حل برای مطلب یا مسئله مطرح شده.
ویژگیهای افرادی که دارای تفکر نقادانه هستند
1- روحیهی پرسشگری دارند.
2- خود نقد پذیرند.
3- داوری و قضاوت آنها به دور از تعصب و لجبازی است.
4- هر چیزی را به سادگی و بدون تفکر، نه میپذیرند و نه رد میکنند.
5- از منابع مختلف اطلاعات مناسب و دقیقی دربارهی موضوع مورد نقد، به دست میآورند.
6- نسبت به مسایل دید وسیع و دقیقی دارند.
7- به جنبههای مثبت و منفی مسئله توجه داشته و یکسونگر نیستند.
8- قدرت تجزیه و تحلیل و استنتاج موضوعات مختلف را دارند.
9- با ذهن باز و متفکرانه نسبت به مسایل اظهارنظر میکنند.
10- معمولاً قدرت تشخیص درست از نادرست را دارند.
11- گویندهای متفکر و منطقی و شنوندهای فعال هستند.
12- در حین این که کل موضوع را در نظر میگیرند، به جزئیات نیز توجه میکنند.
13- به این مسئله واقفند که ممکن است حرف یا راه حل دیگران یا خودشان همیشه درست نباشد.
14- چون به عاقبت کار میاندیشند، معمولاً فریب وعدههای دیگران را نمیخورند.
15- معمولاً به راحتی جذب گروهها و افراد نمیشوند.
راهکارهای پرورش تفکر نقادانه:
1- نسبت به پدیدههای اطرافمان، حساسیت و دقت بیشتری داشته باشیم.
2- دیدهها، شنیدهها و مطالعهی خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و به سادگی آنها را نپذیریم و رد نکنیم.
3- درباره ی هر موضوعی با سوالات مناسب و مرتبط ، اطلاعات بیشتری به دست آوریم.
4- مسایل، معمولاً راهحلهای متفاوتی دارند، تحمیل راه حل خود، یا تحمل راه حل دیگران به عنوان یک راه حل قطعی، منطقی به نظر نمیآید.
5- دربارهی مسایل پیش آمده، فکر کنیم و دچار احساسات و هیچانهای شدید و کاذب نشویم و از قضاوت عجولانه، تعصب و خودرایی دربارهی موضوعات مورد بحث اکیداً بپرهیزیم.
6- قبل از پاسخگوی به مسایل، فکر کرده سپس تصمیمگیری و عمل نماییم.
7- مشوق خوبی برای مسئولانه فکر کردن خود و دیگران به خصوص کودکان باشیم.
8- از عقاید و نظرات خود دفاع معقولانه و منطقی کرده و زود تسلیم نشویم.
9- به دیگران اجازهی بحث و اظهارنظر دربارهی موضوعات مختلف را بدهیم.
10- جلسات گفتگو دربارهی مسایل اجتماعی و یا روزمره در خانواده و مدرسه ترتیب داده و همه را به شرکت فعالانه در این جلسات تشویق کنیم.
11- برای رشد تفکر نقادانه در کودکان و نوجوانان مطالعه ی زندگینامه ی افراد نقاد مفید و موثر میباشد.
12- فرآیند تفکر کودکان و نوجوانان را بررسی و ارزیابی کنیم و در صورت نیاز از راهنمایی آنان دریغ نورزیم.
13- به هر سوالی به راحتی پاسخ نگوییم بلکه با سوال کردن مناسب، مخاطب را در رسیدن به پاسخ کمک نماییم.
14- در جلسات بحث و تبادل افکار از برچسب زدن، دستوردادن، سرزنش، نصیحت، قضاوت و مسخره کردن فکر دیگران اکیداً پرهیز نماییم.
15- با برقراری امنیت و آرامش روانی و عاطفی و احترام به عقاید و نظرات کودکان و نوجوانان آنان را به شرکت در بحث و بیان اظهار نظر ترغیب و تشویق نماییم.
16- با طرح سوالات مناسب دربارهی موضوعات مختلف در خانه و مدرسه نظرات دیگران را جویا شده و آنها را نیز در بحث و گفتگو شرکت دهیم.
17- با دقت و حوصله به نظرات دیگران در خانه و مدرسه گوش کنیم تا بتوانیم با سوالات مناسب آنها را برای نتیجهگیری صحیحتر راهنمایی کنیم.
18- در صورت عدم مشارکت دیگران در بحث، شاید آنها موضوع را درک نکردهاند، بیشتر توضیح دهیم تا بتوانند حضور فعالتری داشته باشند.
19- در مقابل سوالی که از ما میکنند، پاسخ از قبل تعیین شدهای نداشته باشیم، تا بهتر بتوانیم به نقد و بررسی ، تجزیه و تحلیل موضوع بپردازیم.